English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2380 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
universal U با چرخش ازاد
free rotation U چرخش ازاد
hindered rotation U چرخش غیر ازاد
stalder circle U چرخش کامل بدورمیله بدون تماس پاها بامیله
stop shot U ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
inverted camel U نوعی چرخش در حالی که پای ازاد مستقیم است
circulating U چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
variable displacement pump U پمپ سیالی که برونده ان درطیف وسیعی با ثابت ماندن سرعت چرخش تغییر میکند
single action U یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
googly U توپ پیچدار که در تماس بازمین از توپدار دور میشود
sclaff U تماس چوگان بازمین قبل از خوردن به توپ ضربت مختصر
cam ring U رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
swing roll U چرخش نیمدایره روی یکپاوبعد روی پای دیگر با کنترل پای ازاد از جلو بعقب
punted U توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punt U توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punts U توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
gyration U چرخش
gyrations U چرخش
turns U چرخش
revolutions U چرخش
volte-face U چرخش
revolution U چرخش
turn U چرخش
head rolling U سر چرخش
whirlpool U چرخش اب
spins U چرخش
swirled U چرخش
whirling U چرخش
swirling U چرخش
spin U چرخش
troll U چرخش
wheels U چرخش
wheeling U چرخش
whirlpools U چرخش اب
swirls U چرخش
swirl U چرخش
wheel U چرخش
trolls U چرخش
rotational U چرخش
wrench U چرخش
wrenched U چرخش
wrenches U چرخش
whirls U چرخش
whirled U چرخش
whirl U چرخش
circulation U چرخش
twirls U چرخش
volte face U چرخش
twirl U چرخش
circulations U چرخش
twirled U چرخش
twirling U چرخش
rotation U چرخش
levorotation U چرخش به چپ
spins U چرخش به سرعت
spins U چرخش توپ
improper rotation U چرخش نامتعارف
trepan U چرخش انحراف
angle of rotation U زاویه چرخش
cyclostat U دستگاه چرخش
williamson turn U چرخش ویلیامسون
turning points U نقطه چرخش
gyoradius U شعاع چرخش
tumble U چرخش اشفتگی
disrotatory motion U چرخش ناهمسو
spin U چرخش توپ
oblique rotation U چرخش مایل
turning point U نقطه چرخش
twists U چرخش بدن
chases U پایه چرخش
chased U پایه چرخش
optical rotation U چرخش نوری
compass swing U چرخش خط محوری
revolution U چرخش دوران
chase U پایه چرخش
revolutions U چرخش دوران
molecular rotation U چرخش مولکولی
turnabout U چرخش به یک طرف
turnabouts U چرخش به یک طرف
topspin U چرخش توپ
radius of gyration U شعاع چرخش
turn-offs U محل چرخش
pivoting U قابل چرخش
turn-off U محل چرخش
roll U چرخش گردش
chasing U پایه چرخش
high spin U چرخش زیاد
tumbles U چرخش اشفتگی
twisting U چرخش بدن
tumbled U چرخش اشفتگی
axis of rotation U محور چرخش
twist U چرخش بدن
helicopter U چرخش در هوا
helicopters U چرخش در هوا
conrotatory motion U چرخش همسو
rolls U چرخش گردش
orthogonal rotation U چرخش عمودی
body english U چرخش بی اختیار
rolled U چرخش گردش
concentricity U دقت چرخش
turn off U محل چرخش
pick and roll U ایجاد سد و چرخش
varimax rotation U چرخش واریماکس
wrested U چرخش پیچش
revolutions per minute U چرخش بر دقیقه
wrest U چرخش پیچش
rotational speed U سرعت چرخش
upward rotation U چرخش رو به بالا
revs per minute U چرخش بر دقیقه
quartimax rotation U چرخش کوارتیماکس
turn table U میز چرخش
wresting U چرخش پیچش
wrests U چرخش پیچش
rotational post U شغل در چرخش
upturn U چرخش ببالا
vertical scrolling U چرخش عمودی
spin U چرخش به سرعت
fractional turn U چرخش کسری
kick turn U نیم چرخش
forward dive U شیرجه رو به اب با چرخش
rotation U مقدار چرخش یک شی
proper rotation U چرخش متعارف
upright spin U چرخش ایستاده
pivot ship U ناو چرخش
rotation U چرخش دوران
magnetic ritation U چرخش مغناطیسی
specific rotation U چرخش ویژه
pivot point U مرکز چرخش
stuff U چرخش توپ
sidespin U چرخش انحرافی
number of revolutions U چرخش بر دقیقه
rotational speed U چرخش بر دقیقه
speed of rotation U چرخش بر دقیقه
sidespin U چرخش توپ
stuffed U چرخش توپ
radius of giration U شعاع چرخش
sidespin U چرخش بیک سو
rotatable U چرخش پذیر
rev U چرخش بر دقیقه
stuffs U چرخش توپ
rpm U چرخش بر دقیقه
spindling U چرخش دیسک دستی
half circle U چرخش نمیدایره ژیمناست
oblimin rotation U چرخش مایل کمینه
spinning U چرخش [گردش] [دوران ]
optical rotatory power U قدرت چرخش نوری
optical rotatory dispersion U پاشندگی چرخش نوری
type face U نوع چرخش یکان
caracole U نیم چرخش اسب
full U چرخش با پشتک کامل
pivots U چرخش حول یک محور
mutarotation U تغییر چرخش نوری
dorro yoop chagi U ضربه پا به بغل با چرخش
hinge U لولا چرخش لولایی
pivoted U چرخش حول یک محور
fullest U چرخش با پشتک کامل
vertigo U دوار سر چرخش بدور
hindered rotation U چرخش ممانعت شده
pinwheel U چرخش از پهلو بدوربارفیکس
counter rotate U چرخش بالاتنه در پیچ
turning points U نقطه لولای چرخش
evolution U چرخش حرکت دورانی
hinges U لولا چرخش لولایی
period of roll U زمان تناوب چرخش
gyrostatics U مبحث چرخش اجسام
pivot point U نقطه چرخش ناو
turning point U نقطه لولای چرخش
jet turn U چرخش موازی اسکی ها
rotational reflection axis U محور چرخش انعکاس
oblimax rotation U چرخش مایل بیشینه
pivot U چرخش حول یک محور
rolls U چرخش توپ والیبال
rolled U چرخش توپ والیبال
flow process U جریان چرخش کار
turning circle U دایره چرخش ناو
roll U چرخش توپ والیبال
coriolis effect U اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
whirling U چرخش یا دوران جریان سیال
looped U چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
pitches U چرخش عمودی وعرضی ناو
to swirl up U بطور چرخش بالا رفتن
whirl U چرخش یا دوران جریان سیال
outsides U قسمت بدن ورزشکاردورازسمت چرخش
outside U قسمت بدن ورزشکاردورازسمت چرخش
pitch U چرخش عمودی وعرضی ناو
whirls U چرخش یا دوران جریان سیال
whirled U چرخش یا دوران جریان سیال
to whirl up U بطور چرخش بالا رفتن
circle eight U چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
acyclic U غیر قابل چرخش مارپیچی
doubled U دوبار چرخش کامل ژیمناست
double U دوبار چرخش کامل ژیمناست
working ball U گوی با سرعت و چرخش کافی
jump spin U چرخش با اغاز پرش بهوا
flick serve U سرو تند و کوتاه با چرخش مچ
bachspin U چرخش و علطیدن گوی بیلیاردبعقب
backspin U چرخش و غلطیدن گوی بعقب
switchbacks U چرخش سریع 081 درجه
doubled up U دوبار چرخش کامل ژیمناست
stem turn U چرخش خارجی اسکی باز
Recent search history Forum search
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1I may find a prince
1She is choosing to look at bright side of the situation.
1She ferreted in her handbag and found nothing.
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
1هنوز دلخواه خود را پیدا نکردم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com